English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (475 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curriery U محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
enabling U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
enabled U تهیه کردن برای
enable U تهیه کردن برای
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
sour mash U غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
utopianism U تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
lime paste U اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
utopism U خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
micropro U یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
Daphne U گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
tannery U دباغی
cordwainery U دباغی
tanneries U دباغی
tannage U دباغی
tanning U دباغی
tan U دباغی کردن
kipped U چرم دباغی
kipping U چرم دباغی
kip U چرم دباغی
taw U دباغی کردن
tanbark U مازوی دباغی
tanyard U محل خمرههای دباغی
rawhides U پوست دباغی نشده
rawhide U پوست دباغی نشده
kipskin U چرم دباغی نشده
tannage U چرم دباغی شده
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sense probe U مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
tan U مازوی دباغی پوست مازو
horsehide U پوست خام یا دباغی شده اسب
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
catchpenny U تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
onion skin U پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
smokehouse U محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
leaching U دباغی بوسیله اب نمک وپوست درخت وغیره تصفیه خاک
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
purvey U تهیه
purveying U تهیه
purveyed U تهیه
purveys U تهیه
supply U تهیه
supplying U تهیه
supplied U تهیه
preparation U تهیه
housing U تهیه جا
seating U تهیه جا
off hand U بی تهیه
preparations U تهیه
ministration U تهیه
procurement U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
provision U تهیه
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
prepare mortar U تهیه ملات
blend U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
to make provision U تهیه دیدن
the preparation day U روز تهیه
provided [that] <conj.> U تهیه شده
purveyance U تهیه خواربار
prepares U تهیه کردن
provisionment U تهیه خواربار
blends U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
to bargain for U تهیه دیدن
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
preparation fire U تیر تهیه
supply U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
photo imagery U تهیه عکس
preparation fire U اتش تهیه
preparation of food U تهیه خوراک
data processing U تهیه اطلاعات
catering U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
preparatorily U بعنوان تهیه
preparator U تهیه کننده
preparation time U زمان تهیه
counter preparation U تیر ضد تهیه
furtherance U تهیه وسایل
affording U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
provides U تهیه دیدن
vacuum-packed تهیه شده
provide U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
placements U تهیه شغل
placements U تهیه کار
placement U تهیه شغل
affords U تهیه کردن
suppliers U تهیه کننده
process U تهیه کردن
preparation U تهیه مقدمات
preparation U اتش تهیه
preparation U تهیه و ارایش
preparations U تهیه مقدمات
preparations U اتش تهیه
lighting feeder U تهیه روشنایی
preparations U تهیه و ارایش
fabricator U تهیه کننده
pitched U تهیه دیده
on the stocks U د رشرف تهیه
supplier U تهیه کننده
processes U تهیه کردن
placement U تهیه کار
procure U تهیه کردن
parasceve U روز تهیه
procuring U تهیه کردن
weaponry U تهیه سلاح
triplication U تهیه در سه نسخه
preparing U تهیه کردن
laid on <past-p.> U تهیه شده
procured U تهیه کردن
triplicity U تهیه در سه نسخه
base development U تهیه پایگاه
administers U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
victualage U تهیه اذوقه
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
victual U تهیه اذوقه
supplied U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
forges U تهیه جنس قلابی
hydrography U تهیه نقشه دریایی
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
preparations U تهیه کردن اتش
effigies U تمثال تهیه کردن
effigy U تمثال تهیه کردن
scripting U تهیه فایل اغازگر
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
forge U تهیه جنس قلابی
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
advancing U قبلا تهیه شده
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
quadruplication U تهیه چیزی درچهارنسخه
program U برنامه تهیه کردن
programs U برنامه تهیه کردن
advances U قبلا تهیه شده
budgeteer U تهیه کننده بودجه
beach unit U یکان تهیه بارانداز
advance U قبلا تهیه شده
budgeter U تهیه کننده بودجه
preparation U تهیه کردن اتش
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com